با این تفاوت ک خیلیا بینمون نبودن و دوتا عضو جدید ب خونوادمون اضافه شده بود
اولش ک من تصمیم داشتم نرم و بخاطر یک سری دلخوریا از همه میخاستم قهر کنم
ولی خب ب اصرار مامان رفتیم و خیلی هم خوش گذشت
تازه خاله فلورا به منو یلدا و انا هدیه هم داد ک خیلی عاشقش شدم
فهمیدم ک تا حدی بی انصافی کردم
فیلمای قدیمی رو هم دیدیم یکم
دیگ مث قبل حوصله عکس گذاشتن تو بلاگفا رو ندارم
عکساشو تو اینستا گذاشتم
فردای یلدا هم رفتیم و یک جشن کوچولو تو سفره خونه فانوس گرفتیم
جای خیلی دنج و قشنگی بود
بعدشم ک باباامان مکان همیشگی تو غم و شادیهامون
یلدا مبارک
خابگاه...برچسب : نویسنده : gharibejazire بازدید : 91