خابگاه

یکشنبه بود ک کلاسمون ساعت 4ونیم تعطیل شد

میلانی پیشنهاد داد ک بریم با فتحی خابگاه و یک چایی مهمون شیم بعد بریم

ما هم رفتیم

واقعا خابگاه بزرگ و خیلی دلگیری بود

دیواراش رو ب قول فتحی مث دیوارای تیمارستان سبز رنگ زده بودن ک ب نظرم همون فقط برای ترکیدن دل کافی بود

تازه دوری از خونواده و چیزای دیگش ک بماند

کلیییی پله داشت و قدم ب قدم پارچه های قرمز و سیاه و سبز یاحسین و.... زده بودن

لعنتیا سالن رو یک موکت نکرده بودن

رفتیم داخل اتاقا

یک اتاق کوچیک داده بودن ک هشت نفری باید تو یک اتاق باشن

بالکنش رو هم با یک طرح بتنی سوراخ سوراخ گرفته بودن

تلویزیون هم اگ کسی میخاست ببینه باید میرفت زیر زمین

ک ب نظرم هیچ برنامه ی تلویزیونیی  اونقد ارزش نداره ک بخاطرش اینهمههه پله رو بالاپایین بری

حالا اینا هیچ کدوم مهم نیستشا

همه ی اینا قابل تحمل میشه بعد یکی دو هفته

ولی دردناکتر از اون اینه ک هررر بار من پرسیدم خابگاه بهتره یا خونه

همه گفتن خابگاه

گفتم چرا خب

و همشون هماهنگ و یک نظر گفتن چون راحت میشه پیچوند

گفتم بابا بجز این مورد

یعنی اینهمه سختی و اینا رو تحمل میکنین چون راحت میشه پیچوند؟؟!!!

گفتن اره دیگ

ضمن اینکه یکی هم داشت بند و بساطشو جمع میکرد ک بره با بی افش شمال

یا خدا

اینا دیگ کی هستن

شماللل؟؟؟؟!!!!!!!!!!!

درنگاه اولی ک وارد اتاق شدم و دیدمشون گفتم خب خداروشکر

فتحی با اینا راحته و دلتنگ خونوادش نمیشه

دخترای معصوم و خوبی هستن ک هرکدوم سرشون تو کار خودشونه و اروم و درس خونن

بعد ک چن مین نشستیم و صحبت کردن احساس خفگی بدی بهم دست داد

تازه فهمیدم یکیشون ک هم سن خودمون بود ازدواج کرده و داره جدا میشه و تازه شبی هم با یکی میره مکان

فتحی میگف اون ک براش فرقی نداره سگ باشه نر باشه میره باهاش

چایی مون رو خوردیم و واقعا هم چسبید چون حسابی خسته بودیم و خستگی رو از تنمون گرفت

بعدم برگشتیم و من تو کل راه و تمام شب داشتم ب این فکر میکردم ک چقد خوشبختم ک مجبور نیستم خابگاه باشم

و اینکه چی باعث میشه ک دخترای معصوم اینطوری خودشونو بازیچه قرار بدن

از خودم کلی سوال پرسیدم و جوابای مختلفی دادم ب خودم

بعد دیدم ک فایده نداره ادمی مث من ک هیچ تغییری نمیتونه تو وضع جامعه حتی خودش و دوروبریاش ایجاد کنه بشینه راجب یک معضل جامعه فکر کنه و حرص بخوره

بعد گفتم پس بهتره خفه شم و فقط از خدا بخام خودش اوضاع همه رو بهتر کنه و ازش بابت چیزایی ک دارم تشکر کنم

خدایا مرسی

خابگاه...